ايده هاي فروش محصولات cnc

ايده هاي فروش محصولات cnc

 

فروش موفق در کار cnc

 

  

پاسخگویی به مشتری cnc ، وقتی که می‌گوید: می‌خواهم فکر کنم

 

 

مشتریان غیر از «بله» یا «نه» چیزهای دیگری هم می‌گویند.

برای بسیاری از مدیران کارگاه های خدمات cnc ، چگونگی برخورد با جمله کوتاه می‌خواهم درباره آن فکر کنم از همه چیز دشوارتر است.

این جمله در اساس مثبت است، اما اگر در برابر آن عقب‌نشینی نمایید، ممکن است هرگز دوباره با آن مشتری صحبت نکنید.

 

میدانم که شما هم مثل خودم فنی هستید و خیلی به فنون مذاکره و بازار و سروکله زدن با مشتری علاقه ندارید. اما چاره ای هم نیستدر بازار رقابتی به غیر از کار حرفه ای و محصول باکیفیت ، روش برخورد با مشتری اهمیت زیادی دارد.

 

 

 

غالبا بسیار مشکل است که دلیلی بیابیم که چرا مشتری نباید درباره آن فکر کند ( مگر آن‌که شما بتوانید دلیلی قطعی برای تصمیم‌گیری فوری ارائه کنید). بنابرین بهترین راه پذیرفتن است، و نه فقط پذیرفتن بلکه تشویق مشتری به فکر کردن درباره آن است.

 

اولین و مهمترین شاه کلید : مشتری را تائید و تشویق کنید.

 

باید به روشنی نشان دهید که شما موافق فکر کردن هستید.

بعد بپرسید که چرا او هنوز هم باید فکر کند.

غالبا در اینجا نکته‌ای عرضه می‌شود، گیر خاصی در کار وجود دارد، چیزی در مجموعه که به خوبی بقیه اجزاء نیست، یا در زمینه‌ای از کار نیاز به اطلاعات بیشتر به‌چشم می‌خورد. آن‌گاه شما می‌توانید بکوشید تا توجه را به مذاکره بیشتر معطوف سازید.

 

 

** نمونه ی مذاکره با مشتری خدمات cnc که میخواهد فکر کند :

Rمشتری : می‌خواهم درباره خرید از شما فکر کنم.

 .مدیر cnc : خیلی عالیه، حتما ، شما میخواهید تصمیم بزرگی بگیرید و سرمایه گذاری مهمی است. شما باید از خریدتان مطمئن باشید.

Rمشتری : درست است.

Rمدیر cnc : شما باید مطمئن شوید که کار کردن با ما هر نظر درست است، آیا مطلب خاصی هست که شما می‌خواهید، به ویژه درباره آن فکر کنید؟

Rمشتری : خوب، فکر می‌کنم که زمان تحویل ، نگران ‌کننده است، چون حتما بر کار ما اثر می‌گذارد. نگرانم.

R مدیر cnc : درست است، اما می‌توانیم این دغدغه را رفع کنیم، شاید من به اندازه کافی توضیح ندادم که چگونه با این موضوع برخورد خواهیم کرد؛ می‌خواهید قبل از رفتن، یک بار دیگر توضیح بدهم؟

R مشتری  : بسیار خوب، من می‌خواهم تمام موضوع را بطور واضح بفهمم

اکنون جلسه دوباره جریان می‌یابد. نهایتا، ممکن است مشتری فرصت بیشتری بخواهد که فکر کند، نه به این دلیل که برای فکر کردن زمان لازم است بلکه به دلیل دیگری که برایش مطرح است.

 

دو دلیل که بیش از همه محتمل هستند، یکی نیاز به مشورت با شخص دیگری در سازمان (احتمالا تصمیم‌گیرنده واقعی) است و دومی این که شاید رقیبی وجود دارد و جلسه‌ای به منظور مقایسه با آنان ترتیب داده شده است.

این احتمالات، یا موارد دیگر، مهم است و می‌توان با پرسشهای دقیق فهمید. در چنین حالتی نقشه شما برای نهایی کردن کار ممکن است تغییر یابد؛ شاید اولین گام، تلاش برای تشکیل جلسه‌ای با همکار آنها باشد.

 

گاهی آنان از کمک گرفتن برای هرگونه اطلاعات که ممکن است لازم شود استقبال می کنند، یا آنکه سعی شود شما هم بعد از جلسه با رقیب دوباره درباره پیشنهاد خود صحبت کنید.

باز هم مشاهده می‌شود که هر‌چه اطلاعاتی که در هر مرحله کسب می‌کنید بهتر باشد، موقعیت شما برای پیشبرد کار بهتر خواهد بود.

 

چنین روشهایی شکست‌ناپذیر نیستند، اما اگر احتمال موفقیت شما را حتی اندکی افزایش دهند، ارزش دنبال کردن را دارند.

 

مطالب مرتبط

: 1395/02/31     : 2706 : 1    : 9 شما نیز به این مطلب امتیاز دهید :
تصاویر این صفحه
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
8 + 4 = ?

آخرین مقاله ها